
به گزارش پایگاه اقتصادی رشت امروز ؛ آقای ناظمی شاد باش از مدیران میانی اداره کل راه و شهرسازی گیلان بر اساس اطلاعات رسیده به رشت امروز ۲۳ اردیبهشت ماه سال جاری با ۳۵ سال خدمت بازنشسته شده است .
دلیل سابقه کار او با ۳۵ احتمالا یا سوابق تحصیلی یا وضعیت جانبازی او بوده است
اما نا گفته نماند همواره هم نظام ، شان و منزلت ایثارگران و جانبازان ۸ سال دفاع مقدس را پاس داشته است و هم تلاش داشته است تا این عزیزان در معیشت و با کمترین مشکلات مالی و اشتغال روبر باشند ، که به اعتقاد نگارنده ایثارگران نور چشم جامعه و هر گونه خدمت و فراهم کردن امکانات به آنان واجب است .
اما آقای ناظمی که در ابتدا به صورت راننده وارد این اداره کل گردید با علاقه ای که به تحصیل داشت ، موفق به اخذ مدرک دکترا در یکی از رشته های رایج که در برخی از ادارات مرسوم است نائل می گردند که با اخذ سوابق دکترا و ضمیمه آن به پرونده پرسنلی خود ، تاثیر به سزایی در ارتقا شغلی و افزایش پایه حقوقی شان فراهمشده و سپس منجر به مدت فعالیت ۳۵ خدمت اوهم شده است.
اما آنچه که مورد سوال است ، موضوع اشتغال از الویت دولت سیزدهم است ، چطور فردی که ۳۵ سال از سابقه قانونی شغلی خود عبور می کند باز با توسل به نمایندگان و اخذ امضا از وزیر مربوطه به دنبال استحکام سابقه شغلی خود بوده و می خواهد همچنان فرصت بیشتری برای خدمت به مردم داشته باشد و این فرصت از جوانان با استعداد مهین ما سلب می گردد!
آیا در چنین مواقعی که کارمندی اصرار بر ماندن با عبور از قانون دارد نباید آقای رحمانی مدیر کل راه و شهرسازی استان این موارد را به سازمان های نظارتی از جمله بازرسی و معاونت پیشگیری از وقوع جرم استان که نگاه هوشمندانه با سو جریانات دارند گزارش دهد؟
بر اساس گزارش های رسیده به رشت امروز برخی از کارکنان بجا مانده از دولت قبل در این اداره کل که در این اداره مسوولیت هایی داشته اند و برخی از آنان حتی جعل اسناد مالی نیز داشته اند، خوشبختانه برخی از دستگاههای نظارتی با ورود به موقع خود دست این افراد سود جو را قطع کرده و مسوولیت از آنان گرفته شده است و انتظار می رود آقای مهندس رحمانی مدیر کل راه و شهرسازی گیلان به عنوان یک جوان پاکدست گیلانی هر گونه جریانی را در مدت زمان وقوع جرم یا رانت جویی به موقع به دستگاههای نظارتی و بازرسی اعلام کنند ، چرا که سازمان بازرسی و دستگاه عدالت محور قضایی گیلان با هیچ احدی مماشات ندارد.
اما در شرایطی که دولت سیزدهم داعیه دار شعار عدالت محوری و برخورد با بی عدالتی است ، سوال دیگری پیش روی تحریریه رشت امروز قرار دارد ، چگونه در حالی که بسیاری از ایثارگران و جانبازان عزیز کشورمان فرزندانشان همانند سایر عموم مردم ، علی رغم داشتن استعدادهای بالقوه و توانایی بالا نتوانسته اند در یک ادارت کل و یا مجموعه ای که بتوانند آینده آنان را تضمین کند مشغول بکار شده ، اما فرزند دختر آقای ناظمی شاد باش در سال گذشته در زمان مدیریت آقای پدرام در حالی که آقای رییسی به گیلان سفر می کنند در جریان سفر هیات دولت ، طی نامه ای از معاون وزیر راه و شهرسازی و رییس سازمان ملی مسکن درخواست جذب فرزند خود در این اداره کل به صورت شرکتی می نمایند و فرزند ایشان با موافقت معاون وزیر ، اکنون در شهرستانی که متولد آن است در بخش یگان حفاظت از اراضی ملی در شهرستان صومعه سرا مشغول بکار می شود.
آیا در جامعه ای که اساس آن بر محور عدالت و مقابله با فساد حاکم است، شرایط جذب دختر جوان آن ناظمی که مسوولیت هسته گزینش این اداره کل را نیز عهده دار است ، برای سایر فرزندان خانواده ها و جانبازان فراهم بوده است ؟
آیا جذب دختر آقای ناظمی در یک شرایط استخدامی و سنجنش و رقابت عادلانه با سایر فرزندان صورت گرفته که جذب دختر ایشان را نشانگر قابلیت ، توانایی و استعداد بالایشان تلقی کنیم ؟
آیا چنین فرصتی برای دیگران هم فراهم بوده که در یک موقعیت رقابتی، ایشان در الویت جذب در اداره کل بوده باشند ؟
آیا نباید بازرسان ادارات که چشمان تیزبین و گوش و چشم نهادهای نظارتی و سازمان بازرسی استان در برخورد با پدیده شوم فساد هستند خود مانع پدیده رانت جویی و مقابله با فساد در ادارات باشند در اسرع وقت به دستگاههای ناظر گزارش دهند؟
بی عدالتی و رانت جویی در هر سطحی مورد پذیرش نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و نظام در این موارد نشان داده است با هیچ فردی مماشات ندارد .
اما اینکه یک مدیر در یک اداره کل در جذب و گزینش کارکنان دارای مسوولیت است و برای خود و خانواده خود در مقابل فرزندان خانواده ها تفاوت قائل است و فرزند خود را بدون ایجاد رقابت در الویت قرار می دهد باید خودش پاسخگو باشد که آیا این کار عین بی عدالتی نیست ؟ آیا این اقدام در تضاد با ارزش های انقلاب و آرمان های انقلاب نیست ؟
امید است در شرایطی که زندگی مردم با سختی می گذرد و بسیاری از جوانان جویای کار هستند و خانواده های بازنشسته و کارگر توانایی هزینه تو جیبی ماهانه فرزندان خود را ندارند و امید به زندگی در آنان کم رنگ شده است ، با ایجاد عدالت و ایجاد بستر امید به زندگی در جوانان ، از خود خواهی و ایجاد حلقه خانوادگی پرهیز کرده و همه جوانان را فرزندان خود بدانیم .